عاشقانه

آه وفغان

آه و فغان که سبط پیمبر شده شهید آه و فغان که دخت علی گشته است اسیر سوز دل و بُکا بباید بر این بلا بر این بلا که شد به پا در دشت کربلا باید که خون ببارد ازین دیدگان ما باید که خون گریست به جای اشک در این رثا
7 شهريور 1401

آزمون استخدامی

امروز زمزمه ی ثبت نام همسرم توی آزمون استخدامی یکی از ادارات بود و داشتیم حرف میزدیم که کدوم شهر رو بزنیم،یکی از شهرستان های استان خودمون یا جای دیگه...من پیشنهاد دادم که توی آزمون مشهد ثبت نام کن و اگه قبول شدی بریم مشهد...بعد داشتم برای خودم فکر میکردم که اگه مشهد رو قبول بشه و قرار بشه چند سالی بریم مشهد چقدر شیرینه و چه حس و حال خوبی داره..اصلا با تصورش هم کلی حالم خوب شد...با اینکه این چندوقت خیلی زندگی کسالت باری داشتم و حتی امید نداشتم حال و روحیه ام تغییر کنه این مثل یه جرقه بود برام که شاید اگه اتفاق بیفته کلی حالم رو بهتر کنه..یادش بخیر پارسال ایام اربعین رفتیم قم..واقعا اونجا خیلی حس و حال خوبی داشتم خونه خواهرشوهرم بودیم،اون...
1 شهريور 1401
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عاشقانه می باشد